Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۱۲ مطلب با موضوع «شده دیگه*.*» ثبت شده است

از همه ی بدبختیای زندگی که بگذریم میتونیم به مسئله ی بزرگ و عمیق تنهایی اشاره کنیم

نمیدونم چرا این روزا بیشتر از هر زمان دیگه ای تنهایی رو حس میکنم

امروز خوب فکر کردم

وضعیت عوض نشده!

قبلا با کسی نبودم که الان نبودنش اذیتم کنه

قبلا کسی نبود که تنهایی نداشته باشم تو بودناش

همه چی مثل قبله،چیزی که عوض شده منم،من تغییر کردم حساس شدم

یکی از دوستام که خیلی وقته ندیدمش میگفت ماهمش نیاز داریم کسی باهامون باشه که همه چیو باهاش تقسیم کنیم.

با کی قراره همه چیو تقسیم کنم؟!

از اینکه میدونم قرار نیست تا اخر عمر تنها بمونم مطمئنم ولی؛

ولی اینکه این زمان چه قدر طول میکشه ترسناکه.

۹ نظر ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۰
tahi :D

قبل از تو هیچوقت، بعد از تو هیچکس.

#مهدی‌_موسوی

۵ نظر ۱۸ مهر ۹۶ ، ۱۹:۵۹
tahi :D

تو وقتى مى بینى من افسرده ام نباید بگذرى،سکوت کنى یا فقط همدردى کنى؛

بنا کننده ى شادى هاى من باش,مگر چقدر وقت داریم؟!

#ابراهیمى

+از محالاته.

۱۱ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۰۲
tahi :D

یقین دارم

این‌جماعتی که شب ها میخوابند

قطعا؛

تو را ندیده اند!

۸ نظر ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۱۹
tahi :D

پری روز خیلی روز بدی بود،(دوست ندارم راجبش بگم)

یه طوری شدم شبیه ی وسیله یا ی بادکنک ک بین زمین و اسمون رهاس!

دارم سعی میکنم نشون بدم که خیلی حالم خوبه

ولی اینگار اصلا موفق نیستم

چند روزی هست ک سخت سردردم افکار گریه اور ذهنم رو پر کرده

مثل این میمونه ک یه خونه رو خیلی کامل و از روی اصول بسازی و موقع تموم شدن اسباب کشی بفهمی برای کل ساختمون جای دودکش نذاشتی

همین قدر خسته همین قدر نا امید

[دستهایش میلرزد و زیر گریه میزند]

۰۴ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۲۲
tahi :D