Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

تقریبا داره تموم میشه،ترم رو میگم،خسته و خسته و خسته م واقعا خستم،خیلی ترم بدی بود و بدتر هم زمانی میشه که یه درسی رو پاس نشم!

امتحانام حدودا 6 تا دیگه مونده...

توی این ترم چیزایی زیادی یاد گرفتم،درس نه!تجربه.

احتمالا برم سرکار یه جایی رفتم مصاحبه و قراره از شنبه برم(مشکلی با امتحان داشتنم نداشتن).

نمیدونم اصلا نمیدونم چی باید دیگه توی وبلاگ نوشت که دلت واسه ی لحظه ای اروم شه و حس سبکی کنی!

براتون از واشنا طلب آرامش و شادی میکنم.

۲۵ دی ۹۹ ، ۱۶:۵۰
tahi :D

به عنوان که نگاه کنی با خودت میگی این دختر باز هورموناش ریخت بهم،اما این مدلیام نیست یه وقتی با خودت میگی درسته که هنوز آرزو برای داشتن داری و کلی چیزای ریز و درشت هست تو دنیا که به حدی شادت میکنن یادت بره کی بودی،ولیکن دیگه نمیکشی،یعنی اون ذوق درونی که باید داشته باشی برای فکر کردن به چیزای قشنگ تو وجودت نیست.

شدی یه آدمی که نه ناامیده کاملا نه امیدواره.یچیزی بین مردن و زنده بودن شاید.

خسته کننده س،این چیزا رو نمینویسم که یکی بیاد بهم بگه راه هنوز خیلی زیاده و صبوری لازمته.

مینویسم که اگر زیبایی های مرگ رو ندیدم حداقل حال این روزامو یادم باشه.

 

به‌تنهایی گرفتارند مشتی بی‌پناه اینجا

مسافرخانه رنج است یا تبعیدگاه اینجا

 

غرض رنجیدن ما بود_از دنیا_که حاصل شد

مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا

 

برای چرخش این آسیاب کهنه دل سنگ

به خون خویش می غلتند خلقی بی گناه اینجا

 

نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم

بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا

 

اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست

نشان می جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا

 

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست

هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا

 

«فاضل نظری-کتاب ضد»

۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۵۰
tahi :D