Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

ترم تموم شد و احساس من به توام.

۳۰ دی ۹۸ ، ۲۲:۴۸
tahi :D

با وجود اتفاقایی که اخیرا افتاده واقعا چیزی برای گفتن نمیمونه!

کامنتاتون همیشه حال منو خوب کرده،یه نمونه بامزه و عجیبش؛

اون دوست ناشناسی که بدون هیچ راه ارتباطی برای بنده چیزی شبیه اینکه "دریک روز سه تا امتحان داره و چیزی نخونده ولی همه رو پاس میکنه"نوشته.

"شخص شخیص" تو قوی و محکمی،اگر راه ارتباطی هم داشتی بهتر بود =)

۲۱ دی ۹۸ ، ۰۵:۰۱
tahi :D

شاید فکر کنید این پست از قبل روی حالت انتشار در اینده قرار گرفته و ساعت سه شب منتشر شده! اما در حقیقت من بیدارم و خیلی خسته و بهم ریخته و کسل،پلک چشم راستم میپره و هردو چشمم میسوزه کمرم درد میکنه و دلم میخواد جوری خودمو تو پتو بپیچم که اگر کسی از بیرون اومد فکر کنه ی جانور بی مهره که تازه خلق شده اون زیر خوابیده.

من خیلی ادم سمجی هستم،این چیزی نیست که همیشه صدق کنه اما گاهی وقتا  این خصوصیت رو در خودم میبینم.مثلا همین امشب که رو به مرگم از خستگی اما دست نمیکشم که سیستم خاموش کنم.به زودی امتحانات ترم شروع میشن و میشه گفت همین الان هم شروع شدن و من شدیدا احساس ترس میکنم.شاید دلیل اصلی که امشب این همه خودمو خجالت زده کرده و نمیذارم که استراحت کنم و دارم sql server و visual studio رو از اول نصب میکنم همین باشه.

بیشتر از هرچیزی دلم میخواد خوب عمل کنم.

برام بگید اوضاع این روزای شما چه شکلیه؟

۱۲ دی ۹۸ ، ۰۳:۳۵
tahi :D