Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

یه رهگذر عوضی دیگه یا فرشته ی نجات؟

چهارشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ

راجع بهش چیزی نمیگم چون هنوز درک نکردم، حتی یک درصد(بعیده که بتونم).

راستش بعضی وقتا مثل بچه ها به این فکر میکنم که شاید این اتفاقایی که واسم رقم میخوره یه قضیه ای پشتش هست و یا مثلا برنامه ریزی شده س :))))))) از بس که همه چی دقیق و با ظرافت میره جلو میشینم شبا فکر میکنم و واشنا رو تحسین میکنم واسه ی کاراش و بزرگیش...

ر.ر عزیز اینجارو خونده و من فقط میتونم بگم ممنونم که بهم توجه میکنه، آدمایی که واقعا حالت براشون اهمیت داشته باشه خیلی کمن باور کنین.

خوشحالم که حالا میفهمم هر رهگذری یه نقشی داره و میاد نقشش رو اجرا میکنه و میره، رهگذرا گاهی بدن گاهی نه اما عادت نکنین بهشون.

چه خوب چه بد تموم میشه.دوستت دارم واشنا.

۰۱/۰۱/۱۷
tahi :D

نظرات (۱)

درود! :)
بعد از کلی مدت اومدم یه نگاهی به بیان و بلاگ بندازم
دیدم همه پست ها همه تاریخ های اون ستاره بالای پنل مال کلی وقت قبله!
و بین این ستاره ها و پست هایی که مال خیسلی وقت قبل بود و منم ندیده بودم پست تورو دیدم
و برام جالب بود و کلا برام مرور خاطرات و گرفتن بغض در گلو بود :))
البته تو اینستا و این ور اون ور که باهاش صحبت میکنم میبینمت اما در کل اون فضای بلاگی و خاطراتش :)))
پاسخ:
درود آرین :))))))
حالت چطوره؟
میفهمم چی میگی هیچی دیگه مثل قبل نیست....
حقیقتش منم معمولا اینجا که مینویسم یا در حال گریه م یا حسابی حالم بده...
دلتنگ اون روزام...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.