Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

چارِ چارِ هزار چارصد

جمعه, ۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۱۰ ب.ظ

اومدم بنویسم توی موقعیت عجیبی از زندگیم هستم یهو دیدم کِی تو موقعیت عجیب نبودم؟هیچ وقت.

خب معلومه زندگی یه فیلم سینمایی کوتاه نیست که تموم شه دوباره پلیش کنی و ببینی و همیشه ثابت باشه،زندگی یه سریال عجیب غریب که چه طولانی باشه چه کوتاه حسابی متعجبت میکنه...

نمیدونم،یه چیزایی اصلا برای گفتن نیست مثل ادمایی که میان و میرن اونا شبیه رهگذرا توی پیاده رو فیلم و سریالان ادمای بیخود و نامفید،ولی خب اگر نباشن همه چی غیر طبیعی میشه میدونین؟.

دیروز مرخصی گرفتم نیم ساعت،رفتم کتابفروشی چندتا کتاب پرسیدم و نداشتن مشغول دیدن کتابا بودم خانومه پرسید برای هدیه میخواین؟گفتم اره گفت چند سالشه؟ گفتم هدیه به خودم.چند ثانیه هنگ بود بعدش چشاش خندید :)))))

ما طبق معمول از واشنا طلب یاری و امید میکنیم و میریم.

۰۰/۰۴/۰۴

نظرات (۳)

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۶:۴۷ Holdie aka blondsamurai
خط اول پست معنای حقیقی زندگیمه:))))))))))
پاسخ:
:))))))))))) کجایی بشر کلی دلمون برات تنگ شده بود
۲۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۱۴ ی الف سین ــ
واقعا کی عجیب نبود، من هم یادم نمیاد
پاسخ:
:)))) واقعا برای همینه
انگار قرارم نیست عادی بشه
۲۹ تیر ۰۰ ، ۰۰:۲۵ Holdie aka blondsamurai
تولدت حس میکنم گذشت ولی گفتم تبریک بگم🥺
مبارکههههههه😍💜
پاسخ:
:))))))اره عزیزم 29 روز ازش گذشته ولی مرسی مهربون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.