صبوری کردن تو خونته.

Orbit

در کنارِ خودم هستم

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

منو

موضوعات

بایگانی

صبوری کردن تو خونته.

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۳۳ ب.ظ

یادم نیست چند روز پیش شروعش کردم. کتاب"موش‌ها و ادم‌ها"رو میگم.ولی امشب یعنی همین الان تموم شد.غم انگیز و غم انگیز و غم انگیز...

دلم میخواد به بهانه غم انگیز بودن کتاب یه مقدار گریه کنم اما نشد.

کارای عقب افتاده م این چندروز انجام دادم یه سری دیگه هم مونده که قبل از تموم شدن این هفته روال میشن.

نمیدونم اگر کتاب های نخونده شده ی توی قفسه هام نبود باید چیکار میکردم.

۹۸/۱۲/۱۹

tahi :D

John ernest steinbeck

of mce & men

جان اشتاین بک

موش ها و ادم ها

کتاب

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد

Orbit

Orbit

در کنارِ خودم هستم

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

کلا قبلا=|

شده دیگه.

توییت ~/

کتابکی^^

اینجوی تودی._.

صبوری کردن تو خونته.

John ernest steinbeck

of mce & men

جان اشتاین بک

موش ها و ادم ها

کتاب

ارسال نظر

Orbit

Orbit

در کنارِ خودم هستم

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

کلا قبلا=|

شده دیگه*.*

توییت ~/

کتابکی^^

اینجوی تودی._.

صبوری کردن تو خونته.

John ernest steinbeck

of mce & men

جان اشتاین بک

موش ها و ادم ها

کتاب

ارسال نظر

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

شده دیگه.