Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

3_16

چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۵:۳۹ ب.ظ

سلام در حالی که از کیبرد مزخرف لپ تاپم به تنگ اومدم و خیلی خسته ی تمیز کردن انباریه اتاق نامم هستم،تایپ میکنم و به این فکر میکنم چیشد که اول پستای اخیرم نوشتم سلام.

نسبت به سال پیش این موقع ها خیلی عوض شدم.

الان که تایپ میکنم دور و برم جم و جور و تمیزه و کتابای درسی رو سروسامون دادم،جزوه ها و برگه های امتحانی که این سه سال نگه داشتم بین کتاب مختص خودشون گذاشتم و دلم آروم گرفت از خودم.

تقریبا یکی دو روز دیگه عروسی م.ع،کاش بتونه خوب زندگی کنه و لذت ببره،بتونه زندگیشو مدیریت کنه.

اگر فکر میکنین من دارم جدیدا پست هامو با جزئیات مینویسم باید بهتون بگم جزئیات از نظر من اینه که بگم لباسی که واسه ی عروسی اماده کردم چه شکلیه و مدل مویی که قراره بزنم چیه،چه هدیه ای قراره ببرم و عروسیشون کجاس؟.

عجیب غریب تر شدم نه؟.

دوست م.ش یا بهتره بگم جوجه رنگی تایم این روزامو بد پر کرده.ناتوانم از شناختش و حق میدم به خودم.

فکر نکنم بتونم قبل تموم شدن امسال زیاد چیزی براتون بنویسم درگیر کار و زندگیم فقط برنامم اینه که یه پست بذارم از اسم تموم کتابایی که از 97 تا 98 خوندم تا بعدا خوب بفهمم اوضاع چطور بوده.

هنوزم گاهی"فلانی"مغزم پر میکنه و غرق میشم.

میخوام یه عکس واستون اپلود کنم ببینیدش.

ایناهاش

تخصصیا(کل کتابای تخصصیه این سه سال هستن(10 و 11 و 12))،امسال(کتابای عمومی امسالم هستن که باید خرداد امتحان شون بدم و هنوز بعضی شون تموم نشده)،10 و 11 (کتابای عمومی کلاس 10 و 11 هستن)،کل(کل دیگه معلومه کل کتابا،هنوز منابع به صورت رسمی اعلام نشده احتمالا کلی از این کتابا حذف میشن).