Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

امروز خوب یادم اومد دوران تنهاییم رو!همش با خودم میگفتم چرا زدم یزد؟چرا میخواستم برم یه جایی دور از خونه؟فراموش کرده بودم چه حالی داشتم،به کلی از یاد برده بودم اوضاع زندگیم رو =) زندگی من زمانی که داشتم تصمیم میگرفتم از اینجا برم یکم با زمانی که از اینجا رفتم فرق داشت،نمیشه گفت یکم چون مقدارش خیلی زیاد بود،من تنها بودم تنها توی حال خودم با کلی حال بد و فکرای منفی و افتضاح.

من توی خوابگاه تنها نیستم!من توی خوابگاه یه آدم دیگم هرچقدرم که سخت بگذره خوابگاه تنهایی رو از من گرفته و حالا دارم میفهمم چقدر عاقلانه تصمیم گرفتم،من منِ  درونم خسته بود و گریون از ادمای اطراف...

گاهی وقتا باید یه تلنگر بخوریم تا شکرگزار و متشکر از تصمیمات گذشته خودمون باشیم!

وبلاگ واقعا منو زنده نگه داشته همین و بس.

۰۸ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۱۹
tahi :D

کدوم قسمت این زندگی جذابه که زنده نگهمون داشته هنوز؟قبلا ها میگفتم:《امید ادم ذره ذره نابود میکنه》، خواستم الان اضافه کنم" امید ادم کور میکنه و ذره ذره نابود"!

۰۷ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۴۰
tahi :D