Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

1_5

پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۴۰ ب.ظ
خسته از ریسک نپذیر بودن و خسته تر از غم و اندوهی که میاد و میره و ثابته!
دوشنبه عصر "بریدا" از "پائولو کوئلیو" رو خریدم.
هوا سرد و بادی بود و با دوستام به یه قرار عاطفی رفتیم و خب نتیجه ش جذاب نبود ولی تجربه بود و تجربه موثره!
و دیروز عصر "خاطرات یک مغ" و "پدران،فرزندان،نوه ها" رو از کتابخونه قرض گرفتم اگر مثل بقیه کتاب های پائولو نظرم رو جلب کنن در اینده میخرم شون.
چند تا کتاب واسه ی مسابقه کتابخوانی تهیه کردم وقتی اونها رو تموم کردم بازم مینویسم.
از وضعیت زندگی ناراضی نیستم همین خودش خیلیه!

نظرات (۱۳)

دلم خواست تو این هوا بیرون رفته باشم و برگردم رو این مبله که تو عکسه بشینم و کتاب بخونم :)
پاسخ:
^_^ هعیییی
من دوست دارم تموم کتابایی که نخوندم روی این صندلیه بخونم
خسته نباشی:)
کتاب خوندن عالیه به نظرم نویسنده های خارجی قوی تر از ایرانی ها مینویسن
نه؟
خوش باشی:)
پاسخ:
^^
اوووم راستش من کتابهای نویسنده های ایرانی رو تهیه نکردم و خب راستش قصد ندارم تهیه کنم فعلا!
نخوندمشون که بگم.
توام  :)))
عکس خونتون هست؟
اگه اره باید بگم خیلی زیاد حسودیم شد
پاسخ:
^^ نه
منم حسودیم شد
ولی دست یافتنیه
اون مبله و پیانو چه خوبه خیلی خوب
پاسخ:
^^
اره گوگولیه
بریدا رو گرفتی؟دوست داری بعد خوندنش به منم قرضش بدی؟ :دی
پاسخ:
چشم ^^
داشتم فک میکردم که چه حالی میده رو این مبله لم بدیو پیانو بزنی. به خدا که اگه روی هر پیانو یه دونه ا این مبلا میدادن الآن ا هر انگشتم یه نت میبارید.
پاسخ:
بریم بخریم برا خودمون؟؟؟؟^^
من پول ندارم، تو بخر برا خودمون.
پاسخ:
D:
چه نقطه ی مشترکی منم ندارم
وای من برای حسِ خوبِ عکس‌ت مردم که ^___^ 
خوش به حالت که توی این هوایِ دل‌انگیز رفتی بیرون ؛) آخ که چه‌قدر دلم میخواد و وقت‌ش رو ندارم :))
پاسخ:
^~^ ویییییی
وقتت ازاد شه پس D:
۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۱ ابوالفضل ...
موزیک بسی خوب بود...
پاسخ:
:)))
این صندلیه منو یاد شمال انداخت نمیدونم چرا دوست دارم هوایی که تو عکس داخل اتاق منم باشه
پاسخ:
^____^ خوشحالم که چیزای خوبی رو به یادت اورد
یک مغ رو نخوندم چطور بود تا اینجا؟
پاسخ:
اووم اگه بگم هنوز نخوندمش و کتابه رو گذاشتم تو قفسه که بخونم چی میگی ؟ D:
بیا رو همین نقطه ی مشترک زندگی مشترکمونو بسازیم.
پاسخ:
خب بیا
من فک میکردم برینی بهم:))) اصن هل شدم موافقت کردی:))) نمیدونم چیکار کنم الآن.
پاسخ:
خب کسی داره تعارف تیکه پاره میکنه نباید دست رد ب سینه ش زد ک!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.