خسته از ریسک نپذیر بودن و خسته تر از غم و اندوهی که میاد و میره و ثابته!
دوشنبه عصر "بریدا" از "پائولو کوئلیو" رو خریدم.
هوا سرد و بادی بود و با دوستام به یه قرار عاطفی رفتیم و خب نتیجه ش جذاب نبود ولی تجربه بود و تجربه موثره!
و دیروز عصر "خاطرات یک مغ" و "پدران،فرزندان،نوه ها" رو از کتابخونه قرض گرفتم اگر مثل بقیه کتاب های پائولو نظرم رو جلب کنن در اینده میخرم شون.
چند تا کتاب واسه ی مسابقه کتابخوانی تهیه کردم وقتی اونها رو تموم کردم بازم مینویسم.
از وضعیت زندگی ناراضی نیستم همین خودش خیلیه!
۱۳ نظر
۰۳ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۰