Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۲۵۶ مطلب با موضوع «توییت ~/» ثبت شده است

از کجا باید شروع کنم برای نوشتن...

چند روز پیش پایان نامه رو ارائه دادیم،ثبت نام برای قبولی مجدد دانشگاه و به انتظار نشستن برای نتیجه برام کاملا عادی شده و دیگه جدید نیست،هرچند اگر چیزی که میخوام حاصل نشه.

این روزا با وجود مثبت شدن تست مامانی دیگه کارهم معنایی نداره و مجبورم که خونه بمونم،سردردم و اینقدر سردردهام طولانی مدت شده و قطع نمیشه که دارم بهش عادت میکنم دیشب فکرشم نمیکردم که توانایی خوندن کتاب رو داشته باشم چون شدیدا پیشونیم درد داشت!

اما "یازده دقیقه"رو برداشتم و حدود یک سومش رو دیشب خوندم همیشه پائولو برام همینطوره در حین ناامیدی و خستگی ملتمسانه سمتش رفتم و خیلی بهتر شدم و خوشحالم...

امروز کتاب رو تموم کردم عجیب بود مثل اکثر کتابایی که میخونم :))))))  بذارید من چیزی راجبش نگم و اگر قرار باشه بخوندیش خودتون سمتش برید نه صرفا بخاطر تعاریف من.

برشی از کتاب:

اگر کسی چیزی را در شرف رسیدن به آن باشد از دست بدهد در نهایت می آموزد که هیچ چیز به او تعلق ندارد.و اگر هیچ چیز به من تعلق ندارد پس نباید اوقاتم را صرف محافظت از چیزهایی کنم که مال من نیست.بهتر است به گونه‌ای زندگی کنم که انگار همین امروز نخستین و آخرین روز زندگی من است.

۲ نظر ۲۳ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۵۱
tahi :D

اومدم بنویسم توی موقعیت عجیبی از زندگیم هستم یهو دیدم کِی تو موقعیت عجیب نبودم؟هیچ وقت.

خب معلومه زندگی یه فیلم سینمایی کوتاه نیست که تموم شه دوباره پلیش کنی و ببینی و همیشه ثابت باشه،زندگی یه سریال عجیب غریب که چه طولانی باشه چه کوتاه حسابی متعجبت میکنه...

نمیدونم،یه چیزایی اصلا برای گفتن نیست مثل ادمایی که میان و میرن اونا شبیه رهگذرا توی پیاده رو فیلم و سریالان ادمای بیخود و نامفید،ولی خب اگر نباشن همه چی غیر طبیعی میشه میدونین؟.

دیروز مرخصی گرفتم نیم ساعت،رفتم کتابفروشی چندتا کتاب پرسیدم و نداشتن مشغول دیدن کتابا بودم خانومه پرسید برای هدیه میخواین؟گفتم اره گفت چند سالشه؟ گفتم هدیه به خودم.چند ثانیه هنگ بود بعدش چشاش خندید :)))))

ما طبق معمول از واشنا طلب یاری و امید میکنیم و میریم.

۳ نظر ۰۴ تیر ۰۰ ، ۲۲:۱۰
tahi :D

عنوان تقریبا یه چیزایی رو داره نشون میده میخواد بگه که قراره کلی چرت و پرت توی این پست کنار هم جا شن.

مدتی هست که با کمک دکتر و هزینه های گزافی که سال های گذشته بخاطر پوستم کردم بلاخره یه روتین خوب پیدا کردم،شاید اینارو مینویسم که یادم بمونه و اگر چند سال دیگه خواستم راز خوب شدن یا نابود شدن پوستم بدونم اینجا رو بخونم :))))

در ابتدا باید بگم پوست من چرب و مستعد آکنه بود و الان هم مقدار کمی هست.

شوینده،شوینده حرف اول میزنه،سینره مخصوص پوست چرب.(در گذشته از شوینده های:اون،بیواکوا،مای،پن کاهش دهنده چربی پوست درمالیفت...) استفاده کردم و نتیجه ای حاصل نشد.

بعد از شوینده بهتره خیلی کلی و سر راست بگم خانوما کرم پودر و ضد آفتاب رنگی و بی بی کرم و چمیدونم هرچی که بخواد پوست تون بپوشونه و نذاره پوست نفس بکشه حرومه براش.(بی بی کرم اکتی پور،ضد افتاب های رنگی....)همه شون نابود میکنن.

یه ضد افتاب بی رنگ مخصوص پوست تون بخرید و هرجااا خواستین برین بزنین حتی تا سر کوچه.

ضد افتاب واجب،من خودم مخصوص پوست چرب سینره رو گرفتم و این پست اصلا جنبه تبلیغ نداره شما باید خودتون تشخیص بدین چه مارکی و چه نوعی به پوست تون میخوره.

حالا که شوینده دارین ضد افتابم دارین به لب تونم برسین و اگر مثل من لب خشکی دارین حتما توی روتین تون جاش بدین،من از بالم لب هیدرودرم استفاده میکنم که دکتر بهم پیشنهاد داد.(چیزایی که قبلا تست کردم و جواب ندادن بالم لب بیواکو و همین طور ماسک لبش،بالم لب مای،فارماسی...).

اصل اساسی توی خونه مرطوب کننده و آبرسان!

من هر چیزییییی که بگین تست کردم هرچیزی از مخصوص پوست چرب گرفته تا پوست حساس،آردن،مای،شون،کیوتن،کامان،الارو...)هیچ کدوم خوب نبود و صورتم بیشتر چرب میکرد یه حالت خیلی بد.

حالا چند ماهی هست که از مرطوب کننده مخصوص پوست چرب بی رنگ دکتر ژیلا استفاده میکنم خیلی خوبه خیلی فقط باید به پوست تون بخوره.

گاهی اسکراب هم میزنم مارکای زیادی تست کردم اما فعلا گاهی مکس لیدی میزنم و یه چند تا ماسک ابرسان دیگه مثل گل رز ایمیج و بابل ماسک بیوسانگ...

واسه خشکی دست تون هم فعلا تیوپی آرکو رو میزنم که بافت خیلی سنگینی داره و اصلا به درد صورت نمیخوره.

فعلا همین چیزی دیگه راجب روتین نمیگم مثلا میسلار و تونر و سرم و... فعلا از استفاده شون دست برداشتم چون تونری که دکتر بهم داده باید بزنم ساختگیه و نمیدونم چیه.

راحب پس اندازه هم بگم امسال سال پر خرجی بود برای من،میخواستم موبایلم عوض کنم و ... به هر صورت دست نگه داشتم امیدوارم اوضاع بهتر شه.

راجب دانشگاه و کار هم شاید همین روزا اومدم و براتون کلی نوشتم نمیدونم،غذام روی گاز و با عجله دارم مینویسم.

واشنا همراه همیشگی و عزیز من دوستت دارم.

۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۰
tahi :D
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۵۵
tahi :D

دیشب شروع کردمش و دو ساعت بعد تمومش کردم،نمیدونم چرا دیشب که میخواستم وارد پنل شم بیان اجازه ورود بهم نمیداد.

کتاب دوست داشتنی و خوبی بود،در بهترین زمان خوندمش واقعا این روزها به این چنین چیزی نیاز داشتم و همینطور که توی پست اینستاگرامم نوشتم لازمه همه بخونیمش توی این اوضاع...

من اهل اسپویل کردن نیستم اما خب بدجوری با پایانش شوکه شدم...

واشنا مثل همیشه حواسش به تک تک مون هست.

۴ نظر ۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۸:۴۲
tahi :D