Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کیمیاگر» ثبت شده است

"کیمیاگر" فوق العاده بود!

برام کتابی بود جذاب و همین طور یکم سنگین!

سنگین بودنش دلچسب بود.

واقعا چرا پائولو اینقده خوب مینویسه؟!D:

خوب درکش کردم،توی سکوت،شلوغی و درهم برهمی و هرجا!خوووب درکش کردم،خیلی ژرف.

وقتی از صمیم قلبت چیزی رو بخوای تموم دنیا تموم و کائنات دست به دست هم میدن تا بتونی به خواسته ت برسی،نباید ناامید شد و دست کشید!

دنبال افسانه ی شخصیمون بریم،بهش میرسیم.

۱۲ نظر ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۰۰
tahi :D

اخرای ساله و کلی کار ریخته سرم،دوشنبه با دوستام تا دیر وقت کنسرت بودیم حال روزم عوض شد بهتر شدم،خوب بودما بهتر شدم.

یکی از ارزوهای نصفه نیمه م رفتن به کنسرت پازل باند بود که خب رفتم D:

اونقده سرد بود که تا مغزاستخونم یخ کرد بود،اثرات سرما رو هم الان دارم حس میکنم گلو درد و سردرد و کوفتگی بدن.

"کیمیاگر" رو تا صفحه 205 خوندم و سخت علاقه مندم ادامه ش رو بخونم اما سردرد ولم نمیکنه،بهتر که بشم تمومش میکنم.

شاید باورش مشکل باشه اما هنوز کتابای مسابقه رو نخوندم![بد نیست بگم که هنوز به دستم نرسیدن].

نمیتونم بگم شوق و ذوقی برای تموم شدن سال ندارم،چون اگر شوقی نبود لباس و وسایل نو تهیه نمیکردم اما مثل قبل نیست.معنیش چیه نمیدونم هرچی که هست بد نیست.

به محض تموم شدن "کیمیاگر" راجبش مینویسم.


۹ نظر ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۴۵
tahi :D
یک دوست؛
کسی است که 
همه چیز را 
درباره شما می داند 
و هنوز 
به شما عشق می ورزد...
{آلبرت هوبارد}
چرا منو استخدام نمیکنن که کتابدار بشم T_T
چرا منو پولدار نمیکنه خدا T_T
معلوم نیست فازم چیه هی عر میزنم T_T
برق رفته بود نتونستم تحمل کنم واسه بعد از برق اومدن که عکس بگیرم
[زیرا این دفعه به خاطر شلوغ بودن صف افکار نه به چیزی می اندیشد نه اتفاقی برایش میوفتد و نه کاری میکند]
۱۱ تیر ۹۶ ، ۲۰:۰۳
tahi :D