Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کُلی» ثبت شده است

کُلی حرف داشتم واسه نوشتن 

از اولین تجربه دندون پزشکیم تا مرگ یه مرد مهربون دوست داشتنی

هر دفعه که اومدم و تایپ کنم به این فکر کردم حالا رفتی دندون پزشکی که چی به مردم چه ربطی داره که تو رفتی دندون پزشکی بعد همین طور خودمو قانع میکردم که دیگه نیاز نیست همون قدر ریز مثل سابق بنویسی

کُلی کار ریخته سرم (مثل همیشه)

کُلی سختمه برنامه ریزی کنم که حد و مرز نداره

طبق برنامه ریزی پیش رفتن حس خوبی داره اما بهم ریختن برنامه ریزی بسیار تا بسیار ناراحت کنندس

کُلی شکاف ذهنیتی برام پیش اومده که باید به وقتش حلشون کنم کسی هم همراهیم نمیکنه و واقعا هم نیاز نیست کسی همراهیم کنه [در حال قبول کردن تنهایی]

الان بهترم و حالم خوبه و منتظر یه سری اتفاق خوبم ^^

۷ نظر ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۰
tahi :D