Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلاس» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۳ آذر ۹۷ ، ۲۱:۲۱
tahi :D

خب اول مراجعه کنید به خط اول پست "2_3"

خوندیدش؟!

خب؟واقعا الان چی بگم موقع شروع؟!

بلاخره کمر همت بستم و امروز رفتم و فتوشاپ ثبت نام کردم،فعلا واسه روزای یکشنبه و سه شنبه طرفای عصر

به احتمال زیاد ساعتش رو عوض کنم چون صبح های چهارشنبه کلاس دارم نمیتونم رسیدگی کنم به همه شون

واسه یه مرور کردن فکر میکنم کافی باشه

اونقدررر راه رفتم و دویدم که به بدترین شکل ممکن خسته ام

توی راه که میومدم سمت خونه داشتم به این فکر میکردم که چه قدر بده کسی تو خونه منتظرت نباشه؛قبلا که این دیالوگ رو میشنیدم به گوینده فحش میدادم میگفتم "بیشعور کمبود محبت داره ..."امروز دیگه خوب درکش کردم.

کتابام مونده و با تموم کردن"شیطان و دوشیزه پریم"اینگار با کتابام یه وداع تلخ کردم و رفتم به دور دست ها؛

تنها چیزی که در حال حاضر نیاز دارم اِراده س اِراده

"نامه به کودکی که هرگز زاده نشد"هی توی قفسه ام داد میزنه و میگه "تو خیلی تنبلی احمق!قرار بود من رو توی مرداد ماه تموم کنی!خیلی مادر ف**** بمیر عوضی دروغین!" اره من خیلی خستم و خول شدم و دقیقا زمانی که داشتم از شدت ضعف و سستی روی کاناپه پخش میشدم جلوی خودم رو گرفتم و خواستم فقط به خودم ثابت کنم مَنم که دستور میدم و این همه تایپ کردم و پست دادم!

آره شب بخیر آره از همین الان شب بخیر


۱۴ نظر ۱۹ مهر ۹۶ ، ۲۱:۰۱
tahi :D

یعنی هرچی میگن که قبل تابستون واسه تابستون تون برنامه نریزین راسته؛

کو کلاس ورزشیم؟

کو ادامه کلاس زبانم؟

کو کتابایی که تو لیست خریدن؟

کو کو کو اخه کو :|

تنها کاری که کردم اینه لنز خریدم و عقاید یک دلقک و که سه ماه پیش خریدم و نصفه خوندم هرچی هم میخوام ادامه اش بدم نمیتونم کتابی که دوست دارم بذارم زمین کلا دلسرد میشم،یهو خر شدم رفتم صفحه اخر؛

فهمیدم اخرش رفت ولگرد شد تو خیابون اعصابم خورد شد،یکی از بدترین عادتام همینه که خیلی سخت میتونم خودمو کنترل کنم نفهمم اخرش چی میشه یا باید بدونم خوشه!یا باید برم صفحه اخر تهش رو بدونم،و فراموش نکنیم که تا دلتون بخواد موزیک گوش دادم :|

میخوام دکور اتاق رو تغییر بدم اما نمیدونم چطوری تو نیم وجب جا دکور عوض کنم،خدایا یک عدد اتاق درن دشت به بنده عنایت فرما [آمین]

دوباره به نوشته ی "آلبرت هوبارد"در پست قبل اشاره میکنم که هرچی از من دیدید به درک که دیدید :|

وای خدا من چه قد صادقم *-*(اگه منو نمیشناسید و حرفام براتون گنگ عه چیز عجیبی نیست ولی اگه میخواید یکم بهتر بفهمید نوشته های قبل ترَم رو بخونید)

[یک اهنگ خوب را پلی میکند اما دلش نمی اید ان را برای شما آپلود کند]

۱۳ تیر ۹۶ ، ۱۰:۵۸
tahi :D