Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پازل» ثبت شده است

پازل تموم شد،تمومش کردیم!

یه اتفاقایی داره تو وجودم رخ میده که عجیبن شاید بعدا راجب شون نوشتم،تنهایی روم غلبه کرده،کلی خستم کلی.

چندین نفر که قبلا آدرس اینجارو نداشتن،حالا دارن.

"مردی به نام اُوِه"رو به زودی شروع میکنم.

۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۹
tahi :D

و بلاخره دیروز اینگار که اجبار باشه به سرِ قرارم با ژینو رفتم.

کتاب"رویا در شب نیمه ی تابستان" از ویلیام شکسپیر،رو بهم هدیه داد،با یه چیزی که شبیه جاکلیدیِ و با رزین و پوست گردو و یه کم خرت و پرت درست شده بود.

اگر ف.ح اونجا نبود احساس خوبی نداشتم،واشنا رو شکر کردم که حداقل گاهی اون رو کنار خودم دارم.

یکم شیطنت کردیم و خندیدیم و مثل اکثر اوقات هیچ چیز خوردنی و نوشیدنی و غیر خوراکی تهیه نکردیم.

سینما اونقدر شلوغ بود که از کنار باجه تا کنار درخت های بید مجنون مردم صف کشیده بودن،و خب مسلما ما از اون ادما نیستیم که تو صف وایسیم برای همین فیلمی نگاه نکردیم.

چهار روزه که درگیر پازل هزارتیکه م هستم و نتونستم "مردی به نام اُوِه" رو شروع کنم.

ازتون یه چیزی میخوام!به واشنا بگید بیشتر از قبل هوای من رو داشته باشه،من خودم بهش گفتم اما میخوام شما هم بهش بگید.

۱۰ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۸
tahi :D