Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

در کنارِ خودم هستم

Orbit

نویسنده واقف نیست چیزی را بنویسد که،شما از آن سر در بیاورید!
از دید یک مهندس،از دید یک آشپز،از دید یک هنرمند،همان تنهایی هست که بود.

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتشارات کاروان» ثبت شده است

اومدم بگم اصلا پایان کتاب جذاب نبود!
همیشه گفتم از اینکه مفصل یه کتاب نقد و بررسی کنم فراری م و ناتوان.
نوشته ها فقط برداشت من از کتابِ نه چیزی بیشتر؛
موضوع کتاب "زهیر"مربوطِ به یک نویسنده مشهور فرانسویِ که همسرش به طور ناگهانی ترکش کرده و شوهرش رو در سردرگمی قرار داده،توی کتاب تاجایی که به خاطر دارم اسمی از نویسنده برده نشد!و این باعث شد فکر کنم اتفاقات مربوط به خوده پائولوِ!
یه کتابِ پیچپیچی بود برای من D: خوب بود اما نه اونقدر که بگم برید و بخونیدش.
یه عکس کوچولو از متن کتاب با کیفیتی خیلی ناراحت کننده.
عصر میرم یه جایی،واشنا؟منو میبینی؟.
خوشحالم که به قولم عمل کردم.
۱۲ مهر ۹۷ ، ۱۳:۴۴
tahi :D
احساساتی که جدیدا بهم دست میده خیلی متفاوت تر شده،شاید عادت کردم نمیدونم اما دیگه از یکباره ایجاد شدن تغییرات ناراضی نیستم،شبیه یه گل مقاوم شدم،شاید مثال گل یکم خودخواهانه باشه اما واقعا منظورم زیبایی و ظرافتش نیست،گلی که رسیدگی خاصی بهش نمیشه و نه خاک خوبی داره نه نور مناسب دریافت میکنه و حتی دیر به دیر بهش آب میرسه،اما زنده س!
گل های زیادی داشتم،خیلی از اونها بارز حقیقی تشبیه من بودن؛
حالشون خوب بود بی اهمیتیهای من رو تحمل میکردن،اما یه روز که یادشون افتادم و رفتم تا از تشنگی درشون بیارم دیدم حسابی از مرگشون گذشته.
نمیخوام شبیه اون گلها باشم!
یه گل مقاوم بودن برام جذاب نیست.
حالم یه حالِ خیلی عجیبه نه خیلی خوبم نه خیلی بد،در خنثی ترین حالت.
امشب حدود 80 صفحه از کتاب"زهیر"خوندم،303 صفحه نسبتا ملموس رو دنبال کردم و یه مقدار مونده تا تموم بشه.
دو بار باهاش اشک ریختم،حالتی معنوی تر از اشک ریختن با کتاب مگه هست؟.
۱۰ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۸
tahi :D
کتاب"پدران فرزندان نوه ها"تموم شد،قسمت های تکراری انگشت شماری داشت که اون ها رو مشخص کردم،اون مطالب رو در کتابِ "مکتوب"و"دومین مکتوب"خونده بودم.
این کتاب هم مثل مکتوب و دومین مکتوب برش هایی از کتاب ها و اثرهای دیگر نویسنده ها و برخی نوشته های خودِ پائولوِ.
سفر و کارای بعد از سفر و موقعیت های عجیب غریبی که پیش اومد نذاشت که بتونم زودتر کتاب تموم کنم ولی بلاخره امروز صبح انجامش دادم.
نمیدونم کتاب بعدی برای خوندن چی باشه،با خرید کتاب از تهران و قم و هدیه های پدر و مادرم،صفِ خونده نشده ها بلند و بلند تر شده.{کتابهایی که کنار اسمشون ستاره س رو خودم خریدم،و اونایی که قلب خانواده}.
خواستم اینجا براتون توی کلمات کلیدی اسم شون جا بذارم اما متاسفانه بیان توانایی درج اون همه کلمه کلیدی رو به من نداد.
کتاب های تهیه شده :
☆《موش ها و آدم ها》از "جان اشتاین بک"☆
☆《جاناتان مرغ دریایی》از "ریچارد باخ"☆
♡《سمفونی مردگان》از "عباس معروفی"♡
♡《سووشون》از "سیمین دانشور"♡
☆《ملت عشق》از"الیف شافاک"☆
♡《شازده کوچولو》از"آنتوان دوسنت اگزوپری"♡
☆《قلعه حیوانات》از"جرج اورول"☆
♡《وقتی نیچه گریست》از"اروین د.یالوم"♡(همون کتاب تکراری که مامان خرید)
برشی از کتاب"پدران فرزندان نوه ها" :
باز سازی دنیا:
روزی فرزندی پیش پدرش بود و پدر بسیار بی حوصله بود. باری اینکه فرزند خود را سر گرم کند تکه روزنامه ای که نقشه جهان روی آن بود را به چند تکه پاره کرد و داد به فرزندش تا آن را درست کند. پیش خودش فکر کرد که تا ساعت ها در گیر خواهد شد. ولی بر خلاف انتظارش بعد از مدت کوتاهی پیش پدرش آمد و گفت: پدر درستش کردم. پدر با تعجب گفت: مگر مادرت به تو جغرافی یاد داده. پسر گفت: جغرافی دیگر چیست؟ اتفاقا پشت همین صفحه، تصویری از یک ادم بود. وقتی آدم را دوباره ساختم، دنیا را هم دوباره ساختم.
+کتابی که من داشتم چاپ سال 2005 بود با ترجمه آرش حجازی،برگه های سبک و نازک،کتابِ قطور اما سبک،کتاب های قدیمی رو خیلی دوست دارم،حس عجیبی بهم منتقل میکنن.
۲۳ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۷
tahi :D