۰۵ آذر ۰۴ ، ۱۹:۵۶
حال خوبی ندارم، دست چپم خیلی بی حسه و به سختی میتونم گوشی نگه دارم.
واشنای مهربونم من منتظر معجزه های تو هستم تو باید برای من یه کاری بکنی...
خسته از این سیکل مزخرف.
خسته از غر زدن.
حتی خسته از نوشتن!
نمیدونم....واشنا تو مهربونی تو حواست بهم هست...
واشنا بهم تحمل بده...
برای نظرات خصوصی و ناشناس که بی نام و نشان هستن راهی برای پاسخ دادن نیست.
انگار در زندگی من همه چیز پیچیده است.
بارها آدرس ها را تغییر میدهم همه چیز را عوض میکنم که فقط یک محیط امن کوچک آن هم فقط برای نوشتن داشته باشم...